دیدهبان
فرزند: محمدعلی
متولد: 1343 دهنو(اصفهان)
عضویت: بسیج
محل شهادت: زبیدات(خط پدافندی)
تاریخ شهادت: 12/1/1362
محلخاکسپاری: دهنو
زندگی نامه
مرتضی یک روستاییزاده سختکوش بود، به کار بنّایی و گاه نقاشی اتومبیل میپرداخت و شبها به مدرسه شبانه میرفت و درس میخواند؛ اما بهدلیل مشکلات مالی نتوانست تحصیلاتش را بیشتر از دوم راهنمایی ادامه دهد. در کلاسهای قرآن شرکت میکرد و روح معنویاش را جلا میداد. با شروع انقلاب به همراه برادر روحانیاش (شهید امرالله) که از فعالان نهضت امامخمینی بود در تظاهرات و راهپیماییها حضور یافت. اوایل سال 59 به خیل بسیجیان پیوست و در 16/7/59 توسط بسیج شهرستان خمینیشهر آموزش نظامی دید. قبل از عملیات ثامنالائمه در 23/2/60 به لشکر امامحسین(ع) اعزام و به عنوان نیروی پیاده مشغول خدمت شد. زمانی که آبادان در محاصره دشمن بود، همراه رزمندگان از طریق ماهشهر و رودخانه بهمنشیر به جبهه اعزام شد که در این سفر لنج آنها دچارحادثه شد و به لطف خدا نیروها آسیب ندیدند. حضور مجدد مرتضی در جبهه، در گردان پیاده موسیبنجعفر(ع) بود. حضور حماسیاش در عملیاتهای طریقالقدس، فتحالمبین، الیبیتالمقدس و رمضان آشکار بود. در عملیات رمضان بر اثر اصابت ترکش در نزدیک نخاع، مجروح شد. پس از بهبودی در تاریخ20/5/61 بار دیگر به جبهه اعزام شد و در قسمت خمپارهانداز لشکر امامحسین(ع) که آن زمان جزء سازمان واحد توپخانه بود، آموزش تخصصی دید و مشغول خدمت شد. در عملیات محرم علاوه بر کار در آتشبار، دیدهبان خمپاره هم بود. تا تاریخ 14/10/61 در لشکر امامحسین(ع) حضور داشت.
در نامهای به مادرش مینویسد: " مادرم میدانم که تو غرق در مهر و صفایی و فرزند خود را دوست داری اما آیا او را بیشتر از اسلام دوست داری؟ امام بزرگوار در سوگ هفتاد و دو تن شهید فاجعه هفتم تیر فرمودند: اسلام از همهی اینها بالاتر است. مادر مهربانم رابطه خود را با مادران شهدا بیشتر کن، چون شهدا در بهشت با هم هستند."
مناجات مرتضی نیز دلنشین بود، چنان که بیان میکند: " ایرب مهربان، ای ولی مؤمنان، ای که خارجکنندهی ظلمت از دلهایی و نور را به جای آن میافشانی، ما را از ظلمتگاه به سوی نور خاموش نشدنی خودت هدایت فرما."
اسفند ماه 1361 که به جبهه اعزام شد به رزمندگان لشکر8 نجفاشرف پیوست، با توجه به تخصصش در دیدهبانی به این واحد معرفی شد و قبل از عملیات والفجر1 برای تمرین عملی با یک اکیپ دیدهبانی در خط ابوغریب (عینخوش) مستقر شدند. چند روز پس از استقرار، نیروهای دشمن متوجه حضور آنها شدند و دیدگاه آنها را با خمپارهانداز زیر آتش قرار دادند، مرتضی که عاشق شهادت بود به اتفاق همرزمش مصطفی قدیریان به شهادت رسیدند.
خانواده امینی علاوه بر مرتضی دو شهید دیگر تقدیم اسلام نمودند. روحانی شهید امرالله امینی که از مسئولین تبلیغات لشکر امامحسین(ع) بود و قبل ازعملیات والفجر8 به شهادت رسید و رزمنده شهید قاسم امینی که نیروی پیاده در لشکر امامحسین(ع) بود و 6/2/67 در شلمچه به شهادت رسید تا نام این سه برادر شهید در تاریخ حماسهآفرینان ثبت گردد.
وصیت نامه شهید مرتضی امینی
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلاً
بسیاری از مؤمنان هستند که در راه خدا به عهد و پیمان خود وفا کردند و بسیاری از مؤمنان هستند که در راه خدا به عهد و پیمان خود وفادار ماندند و منتظر شهادت هستند. اللهم اغفرنی کل ذنب ادنبته
با درود بر پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) و ائمه معصومین (ع) و درود بر امام خمینی رهبر نهضت جهانی اسلام و با آرزوی سلامت تا انقلاب مهدی برای ایشان و با درود و سلام بیکران بر شهدای صدر اسلام از هابیل تا صحرای کربلا و تا شهدای مظلوم انقلاب اسلامی ایران و سلام بر مردم قهرمان ایران , مردمی که یاران واقعی امامند , مردمی که در زیارت عاشورا می خوانند که ای امام حسین (ع) اگر در کربلا می بودیم شما را یاری میکردیم و به حال آن روز غبطه می خورند , حالا خود کربلایی به پا کرده و دین حسین را یاری می دهند , اما یک تذکر، ای مردم قدر این امام و انقلاب را داشته باشید. ای مردم شما در زمانی واقع شده اید که نسلهای آینده به حال شما غبطه خواهند خورند و خواهند گفت که ای کاش ما در آن زمان بودیم و امام را یاری می کردیم. ای مردم به خدا قسم در جبهه عالم دیگری است. در جبهه علی اکبرها و حبیب بن مظاهرها زندگی می کنند زندگی در جنگی که اسلام بر آن بستگی دارد . به نظر ما جبهه های غرب و جنوب یک طومار الهی است ، که فردا روز حساب اگر کسی در این طومار امضاء نداشته باشد از او بازخواست شود و به قول امام علی (ع) امروز روز عمل و فردا روز حساب است , به حساب خود برسید قبل از اینکه حساب شما را برسند.
خدمت پدر عزیزم سلام عرض می نمایم و پس از عرض سلام، سلامتی شما را در راه خدمت به اسلام خواهانم. پدرم من افتخار می کنم که در چنین عصری واقع شده ام و جان نا قابل خود را در راه اسلام فدا کرده ام و شما هم باید افتخار کنید. پدرم مبادا عملی یا سخنی بگویید که خلاف راه شهیدان باشد.
خدمت مادر مهربانم سلام عرض می نمایم. مادرم می دانم که تو غرق در مهر و صفائی و فرزند خود را دوست داری، اما آیا بیشتر از اسلام دوست داری ؟ اما امام بزرگوار در سوگ 72 شهید و بهشتی فرمود : اسلام از همه اینها بالاتر است. مادر مهربان رابطه خود را با مادران شهداء بیشتر کن چون شهداء در بهشت با هم هستند.
خدمت برادران سلام عرض می نمایم و از آنها می خواهم مبادا بگذارند سلاح من بر زمین باشد ، که فردا پیش شهداء جوابگو خواهند بود و از خواهرانم می خواهم که فرزندان خود را طوری تربیت کنند که خدمتگزار به اسلام باشند. از تمام برادرانی که اشتباهی از من دیده اند می خواهم که من را ببخشند و از آنها حلالیت می طلبم.
مقدار پولی که دارم برای جنگ بدهید. چون امام فرمود جنگ جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما درگرو همین جنگ است. اگر جنازه من به شما رسید در قبرستان دهنو به خاک بسپارید در ضمن 5 ماه نماز و 2 سال روزه برای من ادا کنید.
والسلام
مرتضی امینی